به گزارش مشرق، از ابتدای انقلاب تا به امروز ۱۵ وزیر و سرپرست به وزارت آموزشوپرورش آمدهاند، وزرایی که شاید متوسط عمر فعالیت آنها حداکثر به دو سال و نیم برسد اما اساساً دلایل این همه تغییر در آموزشوپرورش و عمر کوتاه حضور وزرا چیست؟
رفتوآمد وزرا و بالطبع تغییر در بدنه مدیران و برنامههای آموزشوپرورش باعث میشود مسائل و مشکلات اصلی در اولویت قرار نگیرد و بیشتر وقت وزرا به روزمرگی و پرداختن به مسائل ابتدایی صرف شود اما آیا جابهجایی از این وزیر به آن وزیر نسخه علاج مشکلات فعلی آموزشوپرورش است؟
بیشتر بخوانید:
آموزشوپرورش برای حل بسیاری از مشکلات مزمن و دیرین خود نیازمند همراهی دولت و مجلس است اما آیا این مهم محقق میشود؟ و اساساً اینکه مجلس به نقش نظارتی خود برای اجرای قوانینی که مدعی است در جهت حمایت از آموزشوپرورش به ویژه در حوزه مباحث بودجهای تدوین کرده، پایبند است؟
با معرفی سرپرست جدید وزارت آموزشوپرورش این روزها بحث مسائل و مشکلات کلان این وزارتخانه و اولویتهایی که وزیر جدید باید به آنها توجه کند تا سرنوشت وزرای قبلی و عمر کوتاه تکیه بر مسند وزارت آموزشوپرورش یکبار دیگر تکرار نشود، مطرح است.
سهم آموزشوپرورش از تولید ناخالص ملی مرتب رو به کاهش
در همین رابطه عبدالرسول عمادی؛ سرپرست سابق آموزش متوسطه وزارت آموزش وپرورش گفت: در ابتدای انقلاب به دلیل درگیری کشور با شرایط جنگ، نظام تعلیم و تربیت چندان در اولویت نبود هر چند کمتوجهی به تمام بخشهای کشور به اقتضای شرایط جنگ وجود داشت اما این بیتوجهی نسبت به آموزش وپرورش شدیدتر بود و در در دهههای بعد هم با مسئله سازندگی مواجه شدیم و باز هم توسعه مدارس در اولویت نبود و دانشگاهها در اولویت قرار گرفتند چرا که یکباره انفجاری در جریان دانشگاهی ایران شکل گرفت، در دهه ۷۰ تا ۸۰ شاهد توسعه دانشگاهها بودیم و توسعه مدارس مغفول ماند، در این چهار دهه اولویت اصلی جامعه توجه به زیرساخت نظام تعلیم و تربیت نبود و نمونهاش این است که سهم آموزش و پرورش از درآمد کشور و تولید ناخالص داخلی مرتب رو به کاهش بوده است.
وی افزود: علت اینکه به سمت مشارکت مردم و توسعه مدارس غیردولتی رفتیم نیز همین موضوع بود البته ورود منابع مردمی به بخش آموزش هم منجسم و هماهنگ نبود اگر بخواهیم تعلیم و تربیت را مطابق با سند تحول و تمرکز بر مهارتآموزی توسعه دهیم، نیاز به منابع بسیار زیادی دارد و چون این منابع در طول زمان تامین نشده است و مطالبات معوق در گذر زمان بسیار حجیم شده است، فردی از عهده تامین آن برنمیآید.
عمادی ادامه داد: در زیر نظام فضا و تجهیزات سند تحول بنیادین آمده است که باید از مدارس کوچک به سمت مدارس متوسط و بزرگ حرکت کنیم تحقق این مسئله به پول نیاز دارد و در این زمینه چهار منبع وجود دارد شامل منابع دولت، کمکهای والدین در توسعه و تجهیز مدارس، کمک خیران و کمکهای بینالمللی که فقط سهم خیران مدرسه ساز قابل توجه است.
شرطی که وزیر جدید باید با مجلس و دولت تعیین کند!
سرپرست سابق آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش گفت: یکی از اصلیترین مشکلات این است که میانگین دریافتی معلمان نسبت به سایر کارمندان دولت پایین است و وزیر آموزشوپرورش باید این شرط را با مجلس و دولت تعیین کند که در صورت کمک آنها وارد میدان کار میشود و اگر بدون هیچ شرطی وارد وزارت آموزشوپرورش شود در بر همین پاشنه میچرخد و هیچ اتفاقی نمیافتد و در آخر هم میگویند مسئولیت پذیرفتی پس باید مشکلات را حل کنی! در حالیکه این مشکلات را وزیر و تیم وزارتخانه نمیتواند حل کند مگر اینکه قبل از آن دولت و مجلس را متقاعد کرده و کمک طلبیده باشند.
تأمین معلم، اولویت نخست وزیر جدید
عمادی با اشاره به اینکه دو سال تاپایان دولت باقی است و هر فردی که وزیر آموزشوپرورش میشود اولویت نخست او تامین معلم است، گفت: هر سال ۶۰ تا ۷۰ هزار نفر از آموزشوپرورش بازنشسته میشوند در حالیکه ورودی نیرو از طریق دانشگاه فرهنگیان و آزمون استخدامی به ۲۰ تا ۲۵ هزار نفر میرسد؛ مسئله دوم موضوع نظارت است که به آن کم توجهی شده است و باید نظارت بر عملکرد مدارس دولتی و غیردولتی در اولویت باشد، مسئله سوم که در آموزش وپرورش ایران تاریخی بوده این است که مدرسه یک سازه تخریبشونده است و مرتب باید نو و ایمن شود همچنین رویکرد اصلی سند تحول یعنی مهارت آموزی باید مورد توجه باشد و بألاخره آن را از جایی آغاز کنیم.
تحول کمتر مورد توجه بوده است
همچنین محمود مهرمحمدی استاد دانشگاه و سرپرست اسبق دانشگاه فرهنگیان با اشاره به اینکه اگر منصفانه قضاوت کنیم آموزشوپرورش در سالهای پس از انقلاب دستاورد خوبی از نظر توسعه جغرافیایی و فراهم کردن زمینه دسترسی افراد واجب التعلیم را داشته است، گفت: جزو شاخصهای مهم ارزیابی آموزشوپرورش در تمام دنیا همین بحث دسترسپذیربودن فارغ از جنسیت، قومیت و سطح اقتصادی است اما با آموزش و پرورش مطلوب فرسنگها فاصله داریم که این مسئله به تامین فرصتهای کیفی آموزشی مربوط است.
وی افزود: در بحث کیفیت آموزش اگر بخواهیم شاهد اتفاق مناسب و چشمگیر باشیم و تحولی در این عرصه رخ دهد نیاز به تفاهم و توافق نخبگانی داریم البته در این رابطه سند تحول بنیادین با کوشش جمعی از صاحبنظران تهیه شد و انصافاً نکات برجستهای هم دارد اما در راستای رسیدن به فهم جمعی و جدید از کیفیت در یادگیری و تعریف ماموریتهای آموزشوپرورش ممکن است نیاز به بازاندیشی هم داشته باشیم تا بتوانیم با همافزایی بیشتر کار بهبود کیفی و ایجاد تحول در آموزشوپرورش را پیگیری کنیم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در سند تحول مفاهیمی استفاده شده که ممکن است نیاز به بازتعریف داشته باشد و باید از ترکیب عناصر تربیتی در ابعادمختلف انتظار داشته باشیم کیمیایی به دست بیاید که همان تربیت شهروند است و بگوییم انتظار این است فردی که از نظام آموزشی خارج می شود، شهروندی آگاه و کنشگر مسئول منطبق بر فرهنگ کشور باشد و این را میتوانیم به عوان بازتعریف از مضامین والایی که در سند تحول مطرح شده است، مورد توجه قرار دهیم و اگر اینجا به اجماع برسیم که کیفیت در مفهوم شهروندی تبلور پیدا میکند آن وقت بسیار دقیقتر و در فضای روشنتر به سمت تحول در کیفیت که گم شده آموزشوپرورش امروز ما است، حرکت میکنیم.
مهرمحمدی با اشاره به اینکه مضامین تحولی کمتر مورد توجه قرار گرفته و به خاطر همین است در کف مدرسه و در خط مقدم تعلیم و تربیت یعنی کلاس درس نشانی از مضامین تحولی نمیبینیم، گفت: گرچه بررسی های میدانی آموزش و پرورش نشان میدهد که حدود ۳۰ درصد از مضامین سند تحول اجرا شده است اما آنها از جنس استمرار برنامههای مفید موجود در آموزشوپرورش است و از تحولات خبری نیست، در اجرای سند تحول به سمت تاسیس دانشگاه فرهنگیان حرکت کردند و تاسیس آن اتفاقی منطبق بر مضامین تحولی است اما در تأسیس دانشگاه فرهنگیان و اجراییکردن آن شتاب بیش از اندازه به خرج داده شد.
وی مطرح کرد: اقدام دیگر در راستای اجرای سند تحول که محل تأمل است، تصمیم کاملاً غیرکارشناسی مبنی بر تغییر ساختار بود و سطحیترین شکل اتفاق افتاد که مسائل فراوانی را برای مدیریت آموزشوپرورش کشور ایجاد و ظرفیت تحول در آموزشوپرورش را به خود اختصاص داد و به لحاظ کیفیت نیز هیچ کمکی نکرد.
معلم باصلاحیت تامین شود دستمان برای هر تحولی باز است
این استاد دانشگاه گفت: اگر معلم کارآمد و واجد صلاحیت حرفهای لازم را در حد نیاز تامین کنیم که این وظیفه دانشگاه فرهنگیان است، واقعاً دستمان برای ایجاد هر تحولی باز میشود؛ حد اجرایی کردن ایدههای تحولی در هر نظام آموزشی را صلاحیت معلمان و شایستگیهای حرفهای آنها تعریف میکند از سوی دیگر جامعه معلمان کشور انتظار دارد به تناسب نقش آنها جامعه هم برای تأمین نیازهای این قشر از جمله مسائل معیشتی و اقتصادی اهتمام بیشتری نشان دهد و برای مدیریت منابع انسانی در آموزش وپرورش باید به مجموعه این نکات توجه کنیم و هر افقی از تحول بدون داشتن این زیرساخت دست یافتنی نیست.
مهرمحمدی با اشاره به اینکه به تعریف جدیدی از مدیریت در آموزشوپرورش نیاز داریم، متذکر شد: اگر نظم مدیریتی تازه و نظریه مدیریتی جدید را به اتکای تجربیات ۴۰ سال گذشته خودمان و با اتکا به فرهنگ و ارزشهای بومی در آموزشوپرورش پیاده نکنیم بازهم در برهمین پاشنه میچرخد، مهمترین ارزش اجتماعی ما عدالت است و میتوانیم آن را در نظام مدیریتی وارد کنیم یعنی آموزشوپرورش در نظم کاملاً سلسله مراتبی از بالا به پایین قرار دارد و با آن به شکل دستوری و تجویزی برخورد میشود و باید در تلاش برای پردازش نظام مدیریتی جدید باشیم و ردپای آن را در سند تحول میتوانیم ببینیم. مبنای نظری حوزه مدیریت و راهبری آموزشی در سند تحول بر این معنا تکیه میکند که منابع دولتی که صرف آموزشوپرورش میشود کم است و باید بیشتر شود و مدل توزیع آن باید تغییر کند و به جای اینکه پول را به مدراس بدهیم آن را به والدین بدهیم تا مدل تقاضا محور باشد و مدارس برای کیفیت آموزشی رقابت کنند این روش یعنی نهادینهکردن ظرفیت تحول پایان ناپذیر در مدرسه برای اعتلای کیفیت آموزشی.
گام نخست اثبات حسننیت به آموزشوپرورش پرداخت بدهی معلمان
حمایت میرزاده سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز معتقد است که دولت ۱۵ سال است که بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان به فرهنگیان بدهی دارد و تا این بدهی پرداخت نشود مشکلات حل نخواهد شد چرا که هر وزیری که به آموزش وپرورش میآید آنقدر درگیر مسائل مالی و مطالبات میشود که برنامهها و اسناد تحولی را نمیتواند پیش ببرد و مطالبات پاشنه آشیل آموزشوپرورش است و تا آن را صفر نکنند هیچ وزیری نمیتواند کاری انجام دهد و گام اول حسننیت نسبت به آموزش وپرورش، پرداخت بدهی معلمان است و همین بدهی را پرداخت کنند دیگری نیازی نیست در سخن معلمان را به عرش اعلی ببرند!